مدح امام هادی علیهالسلام
ملاک شیـعـه گی ما ولایت هـادیست تـمـام دلـخـوشی ما محـبّـت هادیست مـیـان جـامـعــهای در گــذار ایــامـیـم که نور جامعهاش از روایت هادیست چه خوب شد که خـداوند قـادر متعـال نمی ز بحر کریمش ولادت هادیست چه خوب شد که جهان اعتقاد نو شدهاش به سمت واسعـۀ با کـرامت هادیست به جان این دل عـاشق شـراره میافتد هرآن زمان سخنی از شهادت هادیست کـبـوتـرانه خـیـال هـمیـشه حـق طلـبم درست گرم قـنوت زیارت هـادیست همین که شیعۀ مولا شدم خدا را شکر نشاط روح به دست هـدایت هادیست پـدر به شـیـوۀ مادر هـمـیـشه میگوید دلِ شکـسـتـه دخـیل ارادت هادیست سکوت اهل صفا بیقرار یک لطف است تبسمی که به لطف و عنایت هادیست قـلـم به عـجـز نـشـیـنـد در آستـانـۀ او که نثر «جامعه» گویای قامت هادیست بدون رخصت او واژهها زمین گیرند همین غزل نفسی از قیامت هادیست |